راهکارهایی برای کاهش پرخاشگری:
1- آموزش مدیریت خشم: از دیدگاه درتاج(1388) آموزش مهارت های کنترل خشم و پرخاشگری که طی آن راه های درست و مناسب بروز و مدیریت هیجانات ارائه می شود می تواند در کاهش رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. با استفاده از خودآرام سازی و خودگویی های مثبت و خویشتن داری، می توان احساس خودکارامدی و مهارت های اجتماعی را افزایش داد . رئوس محتوا و برنامه های آموزشی مدیریت خشم طی 8 جلسه به شرح زیر آموزش داده می شود:
- معرفی برنامه و بیان انتظارات و مقررات
- تعریف و تشریح مفهوم خشم و پرخاشگری
- بیان علائم جسمانی خشم و راهها تشخیص زودهنگام آن
- توضیح شیوه آرام سازی خویشتن
- توضیح چگونگی تغییر خودگویی های منفی
- آموزش شیوه ابراز خشم به صورت سازگارانه
- آموزش روش حل مساله
- ارزیابی برنامه و پاسخگویی به سوالات
2- تنبیه: اگر تنبیه خردمندانه و در زمینه رابطه ای گرم و پرمحبت انجام بگیرد می تواند موثر باشد. عامل مهم دیگر در اثربخشی تنبیه شدت یا محدودیت آن است . تنبیه شدید یا مقید کننده می تواند بی اندازه ناکام کننده باشد و از آنجا که ناکامی یکی از علل اصلی پرخاشگری است، عاقلانه است که از استعمال فنون ناکام کننده در کوشش جهت تقلیل پرخاشگری احتراز شود.
3-
پادش به نمونه های دیگر رفتار: پاداش دادن به رفتارهای غیرپرخاشگرانه کودک و نوجوان، چرا که برخی معتقدند کودکان شاید برای جلب توجه به رفتار پرخاشگرانه دست زنند و برای آنها تنبیه بر نادیده انگاشته شدن رجحان دارد در نتیجه رفتار پرخاشگرانه برای آنها پاداش دارد که با دادن پاداش به رفتارهای غیر پرخاشگرانه این ذهنیت را پاک می کنیم.
4- ایجاد هم حسی نسبت به دیگران: وارد آوردن درد و رنج عمومی به دیگران برای اغلب مردم مشکل است مگر اینکه بتوانند راهی برای انسانیت زدایی از قربانی بیابند. از طریق خصوصیت هم حسی ارتکاب پرخاشگری مشکل تر می شود. چرا که یک همبستگی منفی بین هم حسی و پرخاشگری در کودکان وجود دارد و هرچه این توانایی افزایش یابد از میزان پرخاشگری کاسته می شود
5- آموزش مهارت های اجتماعی: برخی از رفتارهای منفی همچون پرخاشگری از نبود مهارت هایی ناشی می شود که برای گفتمان شایسته و موثر با همسالان مورد نیاز است.از مهمترین راهکارهای کاهش پرخاشگری در بین کودکان و نوجوانان تقویت مهارت های اجتماعی می باشد. برخی از این مهارت ها به شرح زیر است:
الف) آموزش مهارت ابراز وجود: روشی که در آن رفتارهای مناسب اجتماعی برای ابراز و بیان احساسات، نگرش ها و آرزوها، نقطه نظرات و علایق به افراد آموخته می شود تا بتوانند به راحتی و بدون ترس و نگرانی باورها، احساسات و علائق خود را ابراز کنند. آموزش ابراز وجود یک روش چند محتوایی است که در برگیرنده راهنمایی، ایفای نقش، بازخورد، مدل سازی، تمرین و مرور رفتارهای آموخته شده می باشد. تحقیقات انجام شده کارایی آن را در کاهش اضطراب، پرخاشگری و افزایش عملکرد تحصیلی نشان داده است
ب) آموزش مهارت حل مساله (کفایت اجتماعی):یکی از مهمترین مهارت هایی که قادر است بالندگی و بهداشت روانی کودکان و نوجوانان را در مواجهه با مشکلات آینده حفظ و تقویت نماید مهارت حل مساله به معنای اعم و حل مساله اجتماعی به طور اخص است. به طوری که افراد ناتوان از حل این مسائل و مشکلات ممکن است با اقدام به راه حل های ناموثر مانند استفاده از مواد مخدر برای آرامش، استفاده از سیگار برای جلب توجه و ترک تحصیل به علت ناتوانی در برطرف کردن مشکلات تحصیلی نه تنها مشکل را بزرگتر و پیچیده تر سازند بلکه حتی در معرض خطر مرگ قرار گیرند. در این راستا تقویت حل مساله یکی از راههای مقابله با مشکلات زندگی می باشد. در واقع آموزش حل مساله فرایندی برای یافتن پاسخ هاارائه می دهد و در نتیجه در تغییر رفتار کودک موثر بوده و درک وی را از کارایی خویش افزایش می دهد
ج) هوش هیجانی: در شکل گیری ، گسترش و ادامه تعاملات انسانی موثر نقش مهمی دارد و عموما یکی از عوامل اساسی هوش هیجانی این است که فرد راهبردهای ارتباطی را چگونه و در چه زمانی و به چه شکل مورد استفاده قرار دهد. هوش هیجانی مجموعه ای از قابلیت های غیر شناختی است که توانایی فرد را در سازگاری با مقتضیات محیطی و فشارهای حاصله افزایش می دهد. هوش هیجانی به عنوان گونه ای توانایی عبارت است از ظرفیت درک، ابراز، فهم، کاربرد و مدیریت (مهار) هیجانات در خود و دیگران(افتخار صعادی و همکاران، 1389: 138). در نتیجه آموزش و بکارگیری هوش هیجانی نقش موثری می تواند در کاهش پرخاشگری کودکان و نوجوانان داشته باشد.
د) قصه گویی: به طورکلی کودکان و نوجوانان علاقه ای به شرکت در جلسات درمانی ندارند اما قصه را دوست دارند و از آن لذت می برند. بخصوص پسران که به نظر می رسد به قصه اعتماد می کنند. پسران چون در عرصه هیجانی احساس بی کفایتی می کنند، به قصه ها نیاز دارند تا به آنها زبانی درونی- انعکاسی برای تجربیات احساسی ببخشند. از سوی دیگر چون کودکان پرخاشگر در فهم بیان همدلی نقص هایی دارند و به دفاعی بودن متمایلند و بعلاوه نسبت به تغییر و درمان مقاوم هستند، قصه گویی می تواند در کاهش پرخاشگری انها مفید باشد و به آنها بیاموزد که چگونه رفتار خود را تغییر دهند
6- موسیقی: یکی از ابزارهایی که می تواند به طور مستقیم در سطح عاطفه، احساس و تصویرسازیهای ذهنی و به طور غیرمستقیم بر روی شناخت فرد تاثیرگذار باشد. رفتار آشفته نتیجه عدم هارمونی در فرد است و موسیقی می تواند در برگرداندن این هارمونی و نظم و در نتیجه سلامتی فرد موثر باشد. موسیقی درمانی در واقع به کار بردن موسیقی به عنوان ابزاری برای فراهم کردن تغییرات مثبت در رفتار است. هدف موسیقی کمک به افراد برای رسیدن به توانایی های بالقوه آنها، ترمیم، تثبیت و بهبود سلامت جسمی و اجتماعی و هیجانی شان است. موسیقی به دلیل جذابیت و انگیزش ذاتی که دارد فضای امن و مناسبی برای ارتباط اجتماعی فراهم می کند، به همین خاطر از میزان بی تفاوتی اجتماعی، گوشه گیری، عدم لذت، خشونت و پرخاشگری
می کاهد.